کتاب راهی به زندهگی
نویسنده: محمد عارف خراسانی
کتاب یکی از وسایل ضروری زندهگی است که در طی قرون و اعصار مختلف و با دگرگونی زندهگی پدید آمده است . انسان همان گونه که توانست آتش را کشف کند، در مرور زمان توانست یاد بگیرد که دانستهها ی خودرا برای انتقال ثبت کرده وبه دیگران انتقال بدهد .
کتاب مجموعهای از صفحات نوشته شده، مصور، چاپ شده یا صفحات خالی (صفحه سفید و نا نوشته (؟ شاخته شده از جوهر، کاغذ (ورق)، پست حیوانات یا مواد دیگر(چسب، نخ و…) است که معمولا از یک طرف یا سمت به یکدیگر محکم شده یا متصل میگردند. هر صفحه در کتاب، ورق و هر سمت یا روی هر ورق، صفحه نامیده میشود.(۱)
سرانه مطالعه
اهمیت بررسی سرانه مطالعه در کشورها به رشد فرهنگی آنها و به طور گسترده تر به توسعه انسانی در هرکشور مربوط میشود. شاخص توسعه انسانی(HDI) مفهومی فراگیر دارد.
سازمان ملل متحد با استفاده از معیار توسعه اقتصادی، اجتماعی، شاخص توسعه انسانی را این گونه تشریح کرده است:« استاندرد زندهگی که از تطبیق درآمد سرانه با هزینه زندهگی به دست میآید، امید به زندهگی در بدو تولد و سطح آگاهی جامعه که با نرخ باسوادی و سالهای میانگین تحصیل سنجیده میشود. این شاخص از صفر تا حداکثر یک، درجه بندی میشود. کشورهای با درجه ۵/۰یا کمترا ز شاخص توسعه انسانی بر خور دارند، در حالیکه درجه بالاتر از ۵/۰ نشان دهنده سطح بالایی از توسعه انسانی است. به طور میانگین میتوان گفت سرانه مطالعه کتاب در دنیا ۴۵ دقیقه در روز است. سرانه بالای مطالعه در کشورهای توسع یافته ای نظیر چاپان با سرانه ۹۰ دقیقه در روز یا انگلیس با حدود ۵۵ دقیقه در روز نشان از شاخص بالای توسعه در این کشورهاست. آمار سرانه مطالعه در کشورهای مانند هند ۱۰/۷ ساعت در یک هفته در تایلند۹/۴ ساعت دریک هفته در چین۸/۰ ساعت در یک هفته است.(۲)
آمارهای دیگر حاکی از آن است که آمریکاییها به طور متوسط در سال ۴ کتاب میخوانند و کشورهای شیلی و آرژاتین۳ کتاب در سال(۳)
تعداد کتاب فروشیها، آمار نشر و سرانه مطالعه از موارد مهم توسعه فرهنگی به حساب میآید. همان طوریکه نشر سرانه مطالعه نشانه رشد و توسعه فرهنگی است، وجود یک کتابفروشی معتبر و با کیفت نیز در هر شهری جنبه مهمی از منظر فرهنگی برای آن شهر محسوب میشود و به عنوان مثال در کشور جرمنی به ازای هر ۶۶۷/۱۶ نفر یک کتاب فروشی وجود دارد. (۴)
کتاب و فرهنگ پذیری
کتاب محصول صد درصد فرهنگی است که نقش زیادی در توسعه و پرورش جوامع دارد. مطالعه هم برای فرد و هم برای جامع بسیار مهم و سودمند است و موجب ارتقاء شناخت افراد میشود(۵)
مطالعه اعم از کتاب، مجله و یا روزنامه باعث بالا رفتن شناخت و آگاهیهای انسان میشود بالا رفتن شناخت در هر زمینه وسطحی اثرات زیادی بر سلامت و شخصیت و چگونگی هویت انسان و حتی پیشرفت در زندهگی میشود.
آدمی برای داشتن یک زندهگی سعادتمند، نیازمند بینش و آگاهی است و آموختههایی که از طریق مطالعه کسب میشوند، مقدمهای برای زندهگی اند. مطالعه یکی از مهمترین راههای برای زندهگی سعادتمندانه است. انسان باری موفقیت و نیل به سعادت در زندهگی، به الگوهای رفتاری نیازمند است. وجود حس همانند سازی در انسان و نیاز به الگوی رفتاری، ایجاب میکند که به الگوهای شایسته دسترسی داشته باشد تا بدین وسیله شخصیت و رفتار خود را شکل دهد. الگوهاییکه به وسیله کتاب معرفی میشوند، نقش مهمی را در شکل دادن به شخیصیت انسان ایفا میکنند. به لحاظ تاثیری که الگوهای برجسته اخلاقی درشخصیت انسان دارد، مطالعه زندگینامه بزرگان مشاهیر و فرزانگان میتواند بسیار موثر واقع شود.
به گفته اکثر جامعه شناسان، اقوام و مللی که با مطالعه مانوس بوده و کتاب و کتاب خوانی توانستهاند و فرهنگی ماندگارتر و پویاتر از خود به جای بگذارند و میراث فرهنگی و گنجینههای معارف ودست آوردهای عالمان و فرهیختگان خود را به نسلهای دیگر منتقل کنند.(۷)
راههایی برای افزایش مطالعه
افزایش مطالعه یک مساله ساده نیست بلکه به عوامل زیادی بستگی دارد که مهم ترین عامل آن ایجاد زمینه عمومی برای گرایش به کتاب و مطالعه است. بزرگان هر ملت الگوی مردم خود بهشمار میروند. اگر قرار باشد شور و شوقی بری مطالعه ایجاد شود، باید بزرگان و دولت مردان به علم و دانش ارزش قایل باشند. در زمانهای که دولت مردان فقط به دنبال تامین منافع خود باشند امکان گرایش به دانش، مطالعه و کتاب خوانی وجود ندارد . از این جهت در جامعه ما مهمترین مشکل فضای عمومی جامعه است که باید اصلاح شود. در کنار این عامل مسایل زیر نیز میتواند در گرایش کتاب خوانی نقش داشته باشد:
۱- ایجاد کتاب خانه عمومی: در کشورها ما حدود ۸۲ کتابخانه وجود دارد که منابع بسیار محدودی به شمار میروند. امروز در کشورهای همسایه ما در هر محله شهری یک کتابخانه وجود دارد اما در تمام کشور ما فقد ۸۲ کتابخانه وجود دارد که برخی از آنها فعال نبوده و فقط اسما کتابخانه حساب میشوند. دولت نمیتواند با استفاده از امکانات مکاتب، مراکز دانشگاهی و ادارات دولتی کتابخانههای جدید ایجاد کرده و فضای کتابخوانی را گسترش بدهد.
۲- انتشار کتابهای مناسب: با یک نگاه کوتاه میتوان دریافت شمار کتابهاییکه ارزش مطالعه داشته باشند در کشور ما بسیار محدودند. اگر سرانه مطالعه کم است باید گفت در بازار نیست و ما همیشه محتاج کشورهای همسایهایم.
۳- توجه و تشویق اهل علم و دانش: تشویق اهل علم و دانش از وظایف مهم دولت مردان است تا جوانان به علم آموزی گرایش یابند. توجه بیش ازحد به مادیات و تلاش جدی برای دست یابی به شغلهای سود آور، یکی از مشکلات اساسی جامعه ما در شرایط فعلی است که در نهایت موجب عقب ماندگی بیشتر ما خواهد شد.
۴- برگزاری مسابقههای کتابخوانی: برنامه مسابقه کتابخوانی از جمله عوامل گرایش جوانان و خصوصا کودکان به کتاب میباشد که بهتر است با برنامه ریزی مناسب و توسط مراکز مختلف دنبال شود.
۵- ارزانی کتاب: از دیگر عوامل که درسال اخیرباعث کاهش سرانه مطالعه شده است گرانی مواد قابل مطالعه ( کتاب، مجله و ….) است این مهم بر دولت است تا با اجرای سیاستهای اقتصادی دقیق و حساب شده، تغییری در وضع اقتصادی طبقات مختلف مردم به وجود آورد.
۶- ایجاد سهولت در دسترسی به کتاب: برای تشویق مردم و عمومی کردن گرایش به کتاب در بین جوانان باید آثار مناسب را به راحتی در اختیار افراد قرار داد و دسترسی آسان عامل بزرگی در ترویج کتابخوانی میباشد.
۷- تبیین جایگاه کتاب در خانواده: به نظر میرسد امروزه در خانواده بیشترین وقت به رسانههای الکترونیکی (تلویزون، ماهواره، اینترنیت و بازی با موبایل) اختصاس مییابد. مطالعه امری اکتسابی است و گرایش به آن را میتوان از دوران کودکی پروراند و تقویت کرد، خوبست گاهی والدین مبلغی برای خرید کتاب برای کودک خود هزینه کنند. اگر کتابخوانی در کودکان ادامه دار باشد، کودکان از همان ابتدای زندهگی به کتابخوانی عادت پیدا میکنند و با تقویت، این عادت به رفتار تبدیل میشود.وقتی فرد لذت مطالعه را چشید و به آن احساس نیاز پیدا کرد، دیگر کتاب و کتابخوانی را رها نخواهد کرد.
۸- توجه رسانهها: برای آگاه سازی افراد و ترویج فرهنگ مطالعه باید بستر سازیهایی از سوی وسایل ارتباط جمعی صورت گیرد تا نسلهای آینده، نسلهایی کتابخوان باشند.
وضعیت چاپ و نشر در افغانستان
وضعیت کتاب، مطالعه، نشر و چابخانه در کشور ما بسیار خراب است. زیرا بر اساس آمارهای موجود تعداد کتابخانههای عامه در سراسر کشور ۸۲ کتابخانه میباشد که از میان آنها تعداد ۷۴ کتابخانه فعال میباشد. تعداد کتابهای کتاب خانه عامه حدود ۱۰۰هزارجلد است و تعداد کتابهای کتابخانههای کل کشور حدود ۲۶۰ هزار جلد. افغانستان ۲۱۴ مطبعه رسمی دارد. ۲۵ موسسه انتشارات به شمول ۵ موسسه در سال ۱۳۹۱ و یک موسسه در سال ۱۳۹۲ از سوی وزارت اطلاعات و فرهنگ مجوز فعالیت گرفته اند. کتابهای نشر شده توسط ناشران کشور بسیار اندک میباشد و این جای تاسف فراوان دارد.(۱۱)
چاپ کتاب در افغانستان
افغانستان در زمینه چاپ کتاب شرایط دشواری داشته است. در گذشتهها محدودیت و سانسورمانع تولید آزاد کتاب بوده است. به همین دلیل آمار ارایه شده از چاپ کتاب در این کشورتاسف برانگیز و غیر قابل باور است. زیرا براساس آمارهای رسمی حسین نایل با استناد به اسناد رسمی، تخمین زده است که از هنگام ورود ماشین چاپ به افغانستان در اواخر قرن ۱۹، تعداد کتابهای مطبوع به زبان دری در داخل کشور- بدون کتب درسی تخمینأ به ۲۰۰۰عنوان بالغ میگردد. او خود از آن جمله ۱۲۰۰کتاب را فهرست کرده است. شاید از دوره حکومت کمونیستی هم بشود یک فهرست از کتابهای چاپ شده تهیه کرد، ولی کاملأ واضح است که از ۱۹۹۲ تا حال هیچ کس از وضعیت کتاب در کشور خبر دقیقی ندارد.
مشکل دیگری که درکشور وجود دارد نابودی همین آثار اندک است که در هر دوره حکومت موجود تلاش کرده است با نابود کردن کتابهای مخالف افکار خود، زمینه حاکمیت و تداوم اندیشه خود را فراهم کند اما با تاسف هیچ یک از این حاکمیتها نتواستهاند خود در کشور یک جریان جدید فرهنگی را ایجاد کرده و با تولیدات علمی به دنبال گسترش افکار خود باشند. این حاکمان تنها مخرب بوده و به تخریب آثار فرهنگی و علمی دست زدهاند. نمونه آشکار این رفتار در سه دوره معاصر افغانستان دیده شده است.
دوره اول، کمونیستها با رسیدن به حاکمیت نه فقد به ممنوع کردن آثار دینی پرداختند که آثارعلمی و فکری چاپ شده در کشورهای دیگر را نیز جمع آوری کرده و با تمام توان خود دست به نابودی تمام کتابها و مطبوعاتی زدند که مخالف افکار خود تشخیص میداند.
دوره دوم، پس از سقوط حکومت کمونیستی و شروع بحران، گذشته فرهنگی و تاریخی کشور توسط کسانی نابود شد که خود از خواندن ونوشتن عاجز بودند اما درشعارهای خود حاکمیت الهی را به مردم وعده میدادند. در این دوره تمام آثار تاریخی و فرهنگی، کتابخانهها وموزهها یا غارت شد یا به آتش، کشیده شد. اما عمده دلایل نابودی کتابخانهها بیسوادی عناصری بود که اولا منجر به آتش زدن کتابخانهها برای گرم شدن و استفادههای دیگر شد و ثانیا فروختن آثار فرهنگی در بدل چند پول سیاه!
دوره سوم، با حاکمیت طالبان تمام آثار باقیمانده از دورههای قبلی را به آتش کشیده و به نابودی کشانده شد. دوره طالبان یکی از بدترین دورههای تاریخی کشور ماست که در آن دوره تولید، نشر، چاپ و انتشار آثار فرهنگی کاملا متوفق شد اما با این وجود فرهنگ مطالعه مخفیانه ادامه یافت. این دورههای تاریک و جنگهای مداوم باعث شد کتابخانههای کشور آسیب زیادی وارید شود. بسیاری از کتابخانههای قدیمی افغانستان دیگر حتی در کتابخانه عامه و کتابخانه دانشگاه کابل هم یافت نمیشود. ولی خوش بختانه گروهی از استادان دانشگاه نیویارک از سال۲۰۰۳ به این سو در حال اجرای طرح هستند به نام « کتابخانه دیجیتال افغانستان» که کتابهای را میان سالهای ۱۸۷۱تا ۱۹۳۰ در افغانستان چاپ شدهاند جمع آوری کرده و اسکن میکنند و بعد از آنها را در انترنیت برای استفاده کننده عموم قرار میدهند. این طرح را رابرتمک چسنی استاد متقاعد آن دانشگاه و مترجم آثار فیض محمد کاتب به انگلیسی رهبری میکند. تا کنون بیش از ۴۰۰ کتاب قدیمی کشور به شمول سه جدول اول «سراج التواریخ» در سایت کتابخانه قرار داده شده اند.(۱۲)
چاپ کتاب در دوره جدید
دوره جدید در افغانستان که از سال۱۳۸۰ شمسی آغاز شده است، یک دوره نوین برای کشور ما به حساب میآید. در این دوره قانون اساسی جدیدی نوشته شده و معیارهای بین المللی به رسمیت شناخته شده است. به رسمیت شناخته شدن آزادی فردی و اجتماعی و تلاش برای تغییر و تحول از دیگر خصوصیات مهم دوره جدید است. در این دوره آموزش عمومی گسترش یافته ومراکز تحصیلی دولتی و خصوصی برای باسواد ساختن مردم به میدان آمدهاند، اما تلاشهای گوناگون نتواسته است تاثیری زیادی در زندهگی مردم داشته باشد. برای نمونه با وجود ثبت مطبعههای مراکز و انتشاراتی جدید در کشور وفعالیت آنها:« سال گذشته در افغانستان دو عنوان کتاب درسی از طرف یک نهاد خصوصی با رعایت معیارهای بین المللی، چاپ شدهاند. خاطرات، داستان، مجموعه شعر، مجموعه مقالات و تعداد انگشت شمار رساله علمی هم در سال گذشته در افغانستان به چاپ رسیده است. اما بهبود در وضعیت کتاب و وضعیت آگاهی در این کشور، نیازمند مدرن تمامی عرصههای زندهگی و افزایش استفاده از آگاهی برای زندهگی است وبه نظر میرسد افغانستان راه دوری را باید تا آن مقصد طی کند.»(۱۳)
دولت افغانستان برای هشاد بنگاه انتشاراتی کتاب مجوز فعالیت صادر کرده، اما تعداد انگشت شمار این بنگاها در حال فعال هستند. فعالیت این ناشران هم در حال رکود است و شماری از ناشران فعالیتهای شان را به دلایل مختلف متوقف کرده اند. در بیشتر از یک سال گذشته انتشار کتاب توسط ناشران افغان تا پنجا در صد کاهش یافته است.
وسیم امیری، مدیر انتشارات امیری میگوید که فراز و نشیب زیادی را در یک و نیم دهه گذشته تجربه کرده است. او پس از سرمایه گذاری روی انتشارات کتاب، در فکر بازاریابی افتاد؛ تا اندکی قامت راست کرد، وضعیت کلی در افغانستان تغییر کرد. آقای امیری حالا در فکر بستن مرکز انتشاراتش شده، به دلیل رکود این بخش و بیم از آینده نامعلوم.
شیر احمد سعید، مدیر انتشارات سعید، میگوید بیشتر جوانان تحصیل کرده «مهاجر» شدهاند و تحصیل کردههای حاضر هم متاثر از فقر اقتصادی هستند و توان خرید کتاب را ندارند. سعیدی میگوید چندین مرکز انتشارات به دلیل رکود بازار کتاب مشکلات مالی بسته شده و شماری هم کتابهای خود را یا با تخفیف فروخته یا به حراج میگذارند. هنگامیکه از نجیبه مرام، رئیس اداره نشرات وزارت اطلاعات و فرهنگ، سوال میشود که در سال ۱۳۹۳ در افغانستان چند جلد کتاب چاپ شده است؟ میگوید آمار دقیقی از طبع و نشرکتاب ندارد اما برای ۸۰ مرکز انتشارات مجوز داده شده است(۱۴)
وضعیت حاکم بر نشر کتاب در افغانستان سبب میشود که پیامدهای نا خوشایندی برای این صنعت نو پا در این کشور در حال حاضر و در آینده در پی داشته باشد. این پیامدها میتواند شامل رکود و ایستایی درعرصع نشر کتاب شود که تفکر و تولید اندیشه را در تمام زمینهها، زمین گیر میکند.(۱۵)
در شرایط فعلی یکی از مسایل دیگر که در رکود کتاب نقش دارد و جامعه را با مشکل مواجه میکند، چاپ یا کاپی کتابهای دیگران است که در افغانستان رونق زیادی دارد. دراین حالت ناشر بدون هزینههای بیشتر آثار مورد نیاز را تهیه کرده ودر اختیار علاقه مندان قرار میدهد و نبودن قوانین شفاف به این مشکل دامن میزند:
« درحال حاضر شمارزیادی از کسانیکه دست اندر کار چاپ و نشر کتاب هستند، به گونه غیر قانونی دست به چاپ و انتشار کتابهای مختلف میزنند. و معمولا آنها را در پاکستان با کفیت نازلی چاپ و به بازارهای داخلی افغانستان عرضه میکند. این امر حتی شامل انتشار کتابهای درسی مدارس دولتی هم میشود.»(۱۶)
وضعیت کتاب در ولایات
بررسی وضعیت نشر کتاب و مطالعه در سراسر کشور ناامید کننده است اما وقتی از کلی گویی خارج شده و به درون ولایتهای مختلف برویم با شرایط سختتری مواجه خواهیم شد. در این شرایط دیدن فلمهای سینمایی، کانالهای ماهواره و بازی های الکترونیکی رونق زیادی دارد اما کتاب در بین مردم بسیار غریب است. در این وضعیت بازی با موبایل و به دست گرفتن گوشیهای گوناگون موجب افتخار جوانان است اما به دست گرفتن کتاب و مطالعه موجب شرمندگی به حساب میآید. در مقابل اگر شما به کشور چاپان بروید متوجه خواهد شده که در مراکز عمومی آن کشور مطالعه مهمترین و ارزشمندترین فعالیت مردم آن به شمار میرود به صورتی که اگر در وسایل عمومی آن کشور را اگر کسی یا مجله یا روزنامهای برای مطالعه نداشته باشد، با نگاه تحقیقر آمیز مردم مواجه خواهد شد. در مقابل توکیو، کابل را این گونه میتوان توصیف کرد:
« کابل، شهری است که چندین دانشگاه در آن میتوان یافت دانش سخت است. این شهر دانشجو دارد اما کتاب نه. این جا شهری است فاقد کتاب. ویترینهای کتاب فروشیها را کتابهای«ملا نصرالدین» و «فال حافظ» پر کرده است. پر رفت و آمدترین کتابفروشی، به جای کتاب، نوشت افزار میفروشد.»(۱۷)
و قندهار به عنوان دومین شهر بزرگ کشور شرایط اسفناکی دارد:« دریک بررسی ای که دو ماه زمان برد، دانشگاه قندهار توانست ۱۸۵ هزار و ۷۶۲ عنوان کتاب را ثبت کند که ۸ هزار عنوان، آن تنها مربوط به کتابخانه عامه قندهار است.»(۱۸)
در ننگرهار کتاب موجود ناشناخته است: « در ننگرهار دو کتابخانه بزرگ دولتی وجود دارد، یکی کتابخانه دانشگاه ننگرهار ودیگر کتابخانه ریاست اطلاعات و فرهنگ این ولایت هم چنین در شهر جلال آباد میتوان از کتابخانه انتشارات مومند و کتابفروشی گودر یاد آوری کرد.»(۱۹)
بلخ البته به عنوان یکی از تاریخی ترین شهرهای کشور که زادگاه مولانا، ابن سینا و هزاران بزرگ دیگر به شمار میرود، کتابخانههای اندکی دارد: « از چند دهه پیش بلخ دارای چندین کتابخانه عامه بود. مثل کتابخانه مولانا خسته، کتابخانه فردوسی مربوط به ایران . در گذشته تنها یک کتابفروشی در بلخ وجود داشت به نام « کتاب فروشی بیهقی» اما امروز بلخ دارای کتابفروشیهای متعدد و بزرگی مثل کتابفروشی سعادت، حاجی قیوم، ثقافت و ام البلاد است. اما با وجود رشد روز افزونی کتابخانه و کتابفروشی، هنوزهم نمیتوان به آسانی کتاب مورد نیاز تان را در بلخ به دست آورید.»(۲۰)
وقتی وضعیت کتابخوانی در ولایات بزرگ چنین باشد، شرایط مطالعه ، نشر، کتاب خانه و مراکز فرهنگی در ولایات کوچک و محرومی چون بامیان، غور، فاریاب، تخار، بدخشان، نیمروز، فراه، سرپل و… مشخص است.
کودک و کتاب
در کشورهای همسایه در کنار ناشرانی که برای بزرگ سالان کتاب منتشرکرده و توزیع میکنند، مراکزی وجود دارد که این وظیفه را برای کودکان و نوجوانان به انجام میرسانند. ناشران کودک کتابهای خاصی را برای کودکان آماده کرده و به چاپ میرسانند تا افکار آنان را هدایت کنند. این مساله در رسانههای تصویری و چاپی هم نقش مهمی دارد اما به نظر میرسد که در کشور ما این نقش به فراموشی سپرده شده است. کودکان موجودات فراموش شده اند که در گرداب «برهوت فرهنگی» رها شدهاند. طبیعی است که کودکان ما در این وضعیت نمیتوانند تربیت یافته محصولات «خودی» باشند.
نتیجه
نشر و پخش و خصوصا مطالعه کتاب نقش زیادی در شناخت و گسترش آگاهی انسان دارد. انسان قبل از رسیدن به آگاهی حیوانی است که حرف میزند اما با آگاه شدند، یاد گرفتن و یاد دادن میتواند خود را برتر از دیگر موجودات بداند. مطالعه ارتباط زیادی با آشنایی با قوانین مختلف دارد و یگانه راه برای تغییر و تحول دریک کشور است. در کشورهای پیشرفته نه فقط تقریبا تمام مردم باسواد اند که همه با مردم با حقوق خود، حقوق دیگران و حقوق متقابل دولت و ملت آشنایی دارند وسعی میکنند در رفتارها واعمال خود آن را رعایت کنند.
گسترش سواد آموزی تنها راه برای تغییر است که با نهادینه شدن مطالعه در کودکی به دست میآید و خانواده در آن نقش زیادی دارد و سازمانهای حقوقی و بین المللی نمیتوانند به تغییر رفتار و نگرش بزرگ سالان امیدوار باشند اما اگراین تلاشها بر روی کودکان متمرکز شده و برای آنان برنامه ریزی شود، کم کم تغیرات پدید آمده و به مرور زمان جامعه را دچار تغییر خواهد کرد. این در حالی است که در شرایط فعلی مراکزی برای کودکان دیده نمیشود و اگر فعالیتی وجود دارد بسیار کند و غیر اثر گذار است.
منابع
۱- حجازی، آرش، فرهنگ واژگان و اصطلاحات صنعت نشر (نسخه الکتونیکی) چاپ ویراست اول، تهران انتشارات کاروان، ۱۳۸۶٫
۲- کتاب هفته ، کتاب، همچنان محصول محبوب جهانیان، شماره ۲۲۷ سال ۱۳۸۹٫
۳- منادی، مرتضیه جامعه شناسی خانوادهه تحلیل روزمرهگی و فضای درون خانواده، تهران ، نشردانژه، ۱۳۸۵٫
۴- آرون، ریمون مراحل اساسی اندیشه در جامعه شناسی، ترجمه باقر پرهام، تهران، و انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۰٫
۵- سولسورابرت، ال، روان شناسی شناختی، ترجمه فرهاد ماهر، تهران انتشارات رشد، ۱۳۸۱٫
۶- سید حسین رضا، مکتبهای ادبی، جلد اول،چاپ شانزدههم، تهران، موسسه انتشارات نگاه،۱۳۸۹٫
۷- گلمن دانیل، هوش هیجانی، توانائیهای محبت کردن و محبت دیدن ، ترجمه نسرین پارسا، تهران، انتشارات رشد، ۱۳۸۰٫
۸- فدایی،غلام رضا، کتاب و کتابخانه « مدیرت و توسعه» تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلابی اسلامی،۱۳۶۹، مجله پیوند، اسفند۱۳۸۰ شماره ۲۶۹٫
۹- آذرنگ، عبدالحسین، شمهای از کتاب: کتابخانه و نشر کتاب، تهران کتاب دار، ۱۳۷۸، فصلنامه کتاب، ۱۳۶۹، نشریه کتابخانه ملی ایران، شماره اول.
۱۰- بامفیلد، بریان، آیا کتاب مهم است، ترجمه میترامیرشکار سیاه گل، تهران، کویر، ۱۳۸۱٫
۱۲- http://www.dw .com/fa-af/%D8B3%DB%8
C%D8%DB%D3%D8%AA-%D9%88-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AA-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%88%D8%B6%D8%DB%8C%D8%AA-%DA%A9%DB%AA%D8%A7%D8%A8-
% D8%AF%D8%B1%-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%/A-15996517.
۱۳- http://www.bbc.com/persian/afghanistan /2013/04/130422-k04-afg-world-day- book- gharji.shtml.
۱۴- http://www.bbc.com/persian/afghanistan/2014/04/160423-k02-book-day.
۱۵-http://www.bbc.com/Persian/Afghanistan/2013/01/130117-zs-afghan-publishing- industry.shtml.
۱۶-http://www.bbc.com/persian/afghanistan/2011/04/110427-k02-world- book-day– afg.shtml.
۱۷-http://www.bbc.com/persian/afghanistan/2013/04/130421-k04-world- book-day– naaji.shtml.
۱۸-http://www.bbc.com/Persian/Afghanistan/2013/04/130423-k03-afg-world-day-book-kandahar-libraries-status.shtml.
۱۹-http://www.bbc.com/Persian/Afghanistan/2013/04/130423-zs-book reading- anagarhar.shtml.
۲۰-http://www.bbc.com/Persian/Afghanistan/2013/04/130423-k04-afg-world-book-day-anwari.shtml.